- سوز دل...سوز کورد
- زخمی از بیشمار زخمها برتن پاره پاره ی کورد
- آخ بو کورد
- پرستوی مهاجر کی می آیی... دلم
- دسته گلی برای تو که فراموش شود غمها... گر تو بیجوابی از من خجلم گیرم گرفتارو تنها... بیجوابیم مدان ز
- دسته گلی برای تو که فراموش شود غمها... گر تو بیجوابی از من خجلم گیرم گرفتارو تنها...
- کورد
- ذات آدمی
- تناسخ بهزبان مولانا
- من ایرانی نیستم
آخرین مطالب
امکانات وب
روزی از کودک فال فروشی پرسیدم .چکار میکنی!گفت.ازحماقت انسانها یک لقمه نان در میارم ؟گفت چرا حماقت انسانها؛گفت .من که در امروز خود مانده ام فردایشان رامیجویند؟؟؟
+ نوشته شده در جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ساعت ۱۱:۳۲ ق.ظ توسط محمد رضا جان شکر |
روزگار به تکرار در آخر وصل یار...ما را در سایت روزگار به تکرار در آخر وصل یار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrjanshekar بازدید : 38