روزگار به تکرار در آخر وصل یار

ساخت وبلاگ
منم چو بسیار انسانی بیمار

هرکجا مینگرم به تکرار ازبرم

خانه ها کوچه ها محله ها شهرها کشورها وپایانش عالمها

همه را به تکرار از برم جز عالمها

ان هم میدانم به تکرار میگذرد

در عجبم این چه تکراریست منظم

همیشه اش یکسان جز موجوداته درآن

موجوداتی که از بدو بامداد تا انتهای شامگاه

بمانند مورچه رفت وآمدند در این راه

این راه بی پایان وبس خسته کننده وکسلت بار

پر زه نیاز حقیر ودر فراق هرکدام یک یار

کرمهایی که در هم میلولند فارغ زه این تکرار

که روزی به آخر رسد این تکرار به دست خالق بردبار

چه داریم پایان این تکرار

چه داریم در دایره ی حکم دادار

که روکنیم ورهاشویم از دوباره تکرار

به امید باشیم باشد این آخر کار

جمادیم نباتیم حیوانیم انسانیم ملکوتیم وآخریار

رسم آیا ای به آن زیبا نگار به آن یار

آن یاری که اورا یار نیست

جز اوبرمن دگر غمخوار نیست 

هرکه اورا باشد دگر بیمار نیست

به اوگر وصال باشد دگر تکرار نیست 

به اوگر وصال باشد دگر تکرار نیست....تکرار نیـــست

منی که میرسم از ذره به ذات

درآن حال باشم چوشاهی هم کیشو هم مات

منی که از جمادی پا بر نباتی نهادم

دگر بار از نباتی بر حیوانی فتادم

چوگیرد دست زه حیوانیم انسانم آرزوست

در آدمی چوماندم دیدام چه بسیار راهم پیش روست

رهی بی دین رهی مرتد رهی کافر رهی انسان چه نکوست

رهی دیندار رهی بردبار رهی بایار که اوست

آدمی دیگر نمیگنجد روح در این کالبدخاکیه پوست

ملائک بایدم رفتن نمانم وز ملک جستن

چوجویای ربی رفتن زه پیشه خالقی ماندن

درآن حالم زه تکرارم حکایتها خواندن

غبار این هزارویک راه زه تن راندن 

دگر پایان این تکرارآمد  

دراین ره بلا چه بسیار آمد 

در اینجا ولی تکرار بی تکرار ماندن ماندن 

در اینجا با یار ماندن ماندن

در اینجا خیروشر حق وباطل شعره تفاهم به تکرار خواندن

آدمی کی از میوه ی ممنوعه چیده بود

شیطان باخدا به تفاهم رسیده بود

شیطان با خدا به تفاهم رسیده بود

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۶ساعت ۱۱:۵۵ ب.ظ  توسط محمد رضا جان شکر  | 
روزگار به تکرار در آخر وصل یار...
ما را در سایت روزگار به تکرار در آخر وصل یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrjanshekar بازدید : 45 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 2:36